قانون جذب و ثروت

کاربرد قانون جذب در اقتصاد و زندگی (بخش دوم)

تمام عوامل واسباب برای ورود اطلاعات به مغز نقش اساس در تشکیل شخصیت یک فرد دارد، زیرا هر اندیشه باعث قدمی میشود یا هر اندیشه باعث عمل و عکس العملی می گردد، پس اگر فرد به مسایل فنی توجه کند و این اسباب ورود اطلاعات منفی به مغز وی ادامه داشته باشد و یا بار ها تکرار گردد
اشتراک گذاری
08 سرطان 1403
263 بازدید
نویسنده : نوید آرین
منبع : www.navid.win

حالا این موضوع چه ارتباطی دارد با قانون جذب و اقتصاد و در نهایت با پول و ثروتمند شدن افراد؟

تمام عوامل واسباب برای ورود اطلاعات به مغز نقش اساس در تشکیل شخصیت یک فرد دارد، زیرا هر اندیشه باعث قدمی میشود یا هر اندیشه باعث عمل و عکس العملی می گردد، پس اگر فرد به مسایل فنی توجه کند و این اسباب ورود اطلاعات منفی به مغز وی ادامه داشته باشد و یا بار ها تکرار گردد، چنین فردی بعد از مدتی خو و خواص ان اندیشه را در خویش خواهد دید، زیرا هر اندیشه ی باعث عمل و عکس العمل میشود، این مسله دقیقا مطابق با قانون فزیک (قانون کار، قانون انرژی) میباشد. بر عکس اگر این یک فردی به شکل دوام دارد اطلاعات از نوع مثبت وارد مغزش کند یعنی خود را در معرض اطلاعات مثبت قرار دهد، بعد از مدتی شخصیت وی مطابق با اطلاعات وارده به مغزش شکل گرفته و مطابق به ان عمل و عکس العمل خواهد داد. حالا خیلی تفاوتی ندارد که اطلاعات ورودی به مغز از طریق کدام یک از قوه ها و عوامل ذکر شده فوق بوده است، البته شدت و کیفیت آنها برای هریک از اسباب فوق متفاوت و البته نسبت به هر فردی نیز متغییر میباشد. که بنده به این باور هستم چشم، تخیل وگوش بیشترین تاثیر و شدت آن نیز نسبت به سایر عوامل مثل چشایی، لامیسه بیشتر است. پس چشم یکی از عوامل مهم برای ساختن شخصیت و منیت یک فرد به حساب میرود. و بعد از آن گوش و تخیل این وظیف مهم را برعهده دارد.

مثلا فردی به چشم خودش دیده است که پسر ۱۹ سال به اسم احمد که قبلا اورا میشناخته است و با او آشنایی هم داشته است، توانسته از طریق ایجاد یک کسب و کار انترنتی یا خرید و فروش ارزهای دیجتال صاحب ۲ میلیون دلار(دالر) شده است پس ایشان به شدت باور خواهد کرد که با راه اندازی یک کسب و کار شبیه به احمد ۱۸ سال (این مثال فرضی میباشد) میتواند به یک پول قابل توجه دست پیدا کند، و اگر ایشان به چنین کاری دست بزند قطع به یک موفقیت خواهد رسید، زیرا باور ایشان قوی  و مستحکم میباشد زیرا به چشم خودش دیده است، ولی قطع موفقیت ایشان در این کار به میزان و شدت باور یا همان ایمان ایشان نسبت به این مسله بستگی دارد.

یا مثلا دو نو جوان هم سن را مد نظر بگیریم: دو نو جوان ۱۲ ساله که هر دو موقعیت یکسانی دارد و بر اساس آزمایشی که روی هر دو انجام شده است استعداد یکسانی نیز در تمام حیطه ها دارد، حالا من اسم این دو نوجوان فرضی مان را میگذارم حسن و عمر.

به عمر به مدت مثلا یک ماه هر روز صبح می گویم عمر جان تو استعداد ریاضی ندارد بهتر است که روی درس زبانت کار کنی.

و به حسن دقیقا بر عکس می گویم که حسن جان تو استعداد ریاضی ات خوب است و استعداد در زبان اموزی نداری.

بعد از یکماه شما متوجه خواهید شد که دقیقا همین اتفاق برای این دو نو جوان افتاده است یکی واقعا استعداد ریاضی ندارد و زبانش خوب است و یکی استعداد زبانش بد و استعداد ریاضی اش عالی میشود. در حالیکه هر دو از نظر آکیو و علمی هیچ مشکلی در هیچ یکی از دروس ندارد و نباید داشته باشد.

اتفاق که اینجا اتفاده است این است که داده که به مغز اینها وارد کردیم از طریق گوش داده ای بود که ما میخواستیم و انها بعد از مدتی به این باور رسیدن که حقیقت همین است که شینده است. به همین سادگی. پس آن چیزی را جذب کردیم که آن را مغزمان تجزیه و تحلیل کرد و اندیشید و این اندیشه مارا به ان سمت سوق داد و شخصیت مان شد. امیدوارم این تعریف ساده ولی بسیار اساسی و علمی را به ذهن بسپارید.

آیا قران و اسلام نیز موارد گفته شده برای قانون جذب را تایید میکند؟

طوریکه در اول مقاله ذکر کردم که قانون جذب از اساسات قانون جهان هستی میباشد و یا میشود گفت دنیا بر اساس آن کار میکند، و آیا و روایات زیادی در قران و اسلام و سایر ادیان الهی موجود است که این اصل را به خوبی تایید و آنرا به پیروانش آموزش داده و جزء از آموزه ها بسیار مهم میباشد.

ذیل ملاحظه بفرمایید:

الإمامُ الرِّضا علیه السلام : أحسِنِ الظَّنَّ باللّه ِ؛ فإنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ یقولُ : أنا عِندَ ظَنِّ عَبدِیَ المُؤمِنِ بی؛ إن خَیرا فخَیرا، و إن شَرّا فَشَرّا .[الکافی : ۲/۷۲/۳.]

امام رضا علیه السلام : به خداوند گمان نیک ببر ؛ زیرا خداى عزّ و جلّ مى فرماید : من نزد گمان بنده مؤمن خویشم ؛ اگر گمانِ او به من نیک باشد ، مطابق آن گمان با او رفتار کنم و اگر بد باشد نیز مطابق همان گمانِ بد با او عمل کنم .

همانطوریکه در این حدیث که در منابع شیعه همانند این حدیث زیاد ذکر شده است بیان میکند که هرچی شما بیندشید به وقوع خواهد پیوست، زیرا اندیشه انرژی است و انرژی نیز نتایج را به بار خواهد آورد چه آن انرژی منفی باشد یا مثبت. یا این طور نیز میشود گفت هر اندیشه و فکری را حاصلی است چه آن اندیشه خوب باشد یا بد، یا هر اندیشه ی احساس در پی دارد، و هر احساس( احساس عبارتند از انرژیست که از اندیشیدن یا تجزیه و تحلیل داده های وارده از طریق مجرا پنچگانه به مغزمان بوجود آمده است) نتایجی، پس احساس خوب نتایج خوب و احساس بد نیز نتایج منفی و بد درپی خواهد داشت.

حالا سوال بسیار اساسی مطرح میشود که چگونه احساس خوبی داشته باشیم؟

البته جواب این سوال درعوامل پنچگانه نهفته است، یعنی از قبل جواب داده شده است، ولی برای اینکه بهتر درک شود مجددا ذکر میکنم، ما زمان احساس خوبی خواهیم داشت که اطلاعات وداده های خوبی را از طریق مجرا ذکر شده پنگانه وارد مغز مان کرده باشیم، پس موضوع اساسی قانون جذب بحث ورود اطلاعات و داده ها به مغز مان است، اگر اطلاعات مناسب و مطابق با اهداف و سلایق خود وارد مغز مان کرده باشییم قطع احساس مان نیز خوب خواهد بود و این احساس خوب نتایج خوبی را نیز در پی خواهد داشت و برعکس قضیه نیز صادق است یعنی اگر اطلاعات و داده های بد و بر خلاف اهداف مان به مغزمان وارد کرده باشیم قطعا احساس بد و در نتیجه نتایج بدی نیز در انتظاراست. لطفا تعریف احساس را در همین مقاله چند سطر بالا تر ملاحظه بفرمایید.

قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِیلًا (بگو هر کس بر حسب ساختار [روانى و بدنى] خود عمل مى ‏کند و پروردگار شما به هر کسیکه درست ترعمل کند داناتر است ) منبع: سوره ۱۷: الإسراء – جزء ۱۵ آیه ۸۴.

همان طوریکه در آیه فوق ذکر شده انسان ها بر اساس ساختار روانی و فزیکی خودش نسبت به امور خویش عمل میکند و این عمل به شیوه خودش بر اساس اطلاعات که قبلا توسط آن پنج عامل که در فوق ذکر کردیم به مغزش وارد تجزیه و تحلیل شده و نسبت به آن اندیشه شکل گرفته است و نتایج آن اندیشه عملی خواهد بود که قرار است که ایشان در امور شخصی و غیر شخصی خویش از آن استفاده بکند.

یا در آیه دیگری چنین میفرمایند: إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنوا ۗ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوّانٍ کَفورٍ(خداوند از کسانی که ایمان آورده‌اند دفاع می‌کند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد!) منبع: سوره الحج > آیه شماره ۳۸.

همان طوریکه بسیار واضح بیان شده است، ایمان یا باور داشتن را منبع خیر از طرف خدا بیان میکند و کسی که باور یا آیمان ندارد را خیانت کار توصیف کرده است. خوب سوال اینجاست که ما چطور ایمان یا باور پیدا میکنیم، بازهم باید برگردید به همان  ۵ عامل و اسباب ورود اطلاعات به مغز که در فوق ذکر شد، پس اگر اطلاعات که به مغز وارد بشود و ما نسبت به ان داده ها و اطلاعات ایمان و باور داشته باشیم در حقیقت از سوی خدای نیز حمایت میشویم یعنی به هرچیزیکه باور داشته باشیم دقیقا خدای منان نیز از آن حمایت کرده و ان باعث خیر یا شردر زندکی مان می گردد. و کسانیکه که باور یا ایمان ندارد، یعنی اطلاعات و داده با مغز مان وارد شده ولی اصلا نسبت به انها جدی نیستیم و یا اطلاعات وداده که توسط عوامل ورودی اطلاعات به مغز انجام شده است و مغز انها را تحلیل و تجزیه و اندیشه در نهایت شکل گرفته است باور نداریم، به روشنی چنین افراد را خیانت کار خوانده است که البته خیانت به خودشان نه کسی دیگری یا مثلا الله. که البته در ایه فوق و سایر ایات کفر به معنی نداشتن باور به مسایل درست و اساسی و منطقی جهان هستی است، که در حقیقت همان الله وقانون جهان هستی که قانون اوست میباشد.

یا در آیه دیگری نسبت به عمل با توجه به توان افراد صحبت می کند: إِنَّ السَّاعَهَ آتِیَهٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى (در حقیقت قیامت فرارسنده است مى‏ خواهم آن را پوشیده دارم تا هر کسى به [موجب] آنچه مى ‏کوشد جزا یابد) منبع: سوره ۲۰: طه – جزء ۱۶ آیه شماره ۱۵. که البته قیامت از نظر من به معنی دیدن نتایج کارهایمان میباشد، که کارهای که هریک از افراد بشر انجام داده است بر اساس توان فکری و جسمی وی بوده است، پس در پشت هر عملی فکری نهفته است وبرای هر فکری باید داده واطلاعات وارد مغزش شده باشد تا براساس ان عمل صورت گیرد. وقت عملی صورت بگیرد یا مطابق قانون هستی، کاینات ( قانون الله) هست یا نیست، اگر باشد قطعا نتایج بهتر و ارزنده خواهیم داشت در غیرآن گرفتار نتایج بد آن خواهیم شد، مثلا کسی خودش را بر اساس اطلاعات غلط که در مغزش وارد شده است یا وارد کرده است، از پشت بامی پرت میکند، خوب در اینجا عمل ایشان بر خلاف قانون هستی قانون جاذبه ( قانون گرانش: می گوید که نیروی گرانش بین دو جسم، ارتباط مستقیم با جرم آن دو دارد. یعنی هر چه جرم آن‌ها بیشتر باشد، نیروی گرانش بین آن دو بیشتر است. این قانون هم‌چنین می‌گوید که نیروی گرانش میان دو جسم ارتباط وارون با فاصله میان دو جسم به توان دو دارد) میباشد و نتیجه نیز کاملا معلوم خواهد بود، پس باور و ایمان ایشان که بر اساس اطلاعات که به مغزش وارد شده و ان داده واطلاعات پردازش و تجزیه و تحلیل شده است نتایج را در پی خواهد داشت و بر اساس قانون هستی( قانون گرانش) اصلا مهم نیست که فرد پرت  شده از پشت بام پیامبر است یا یک فرد عادی این قانون عمل کرده و ان فرد کشته خواهد شد. یا برعکس فرد نا باور بخدا(الله) قانون گرانش را به خوبی میداند و این را نیز میداند که چطور میشود بر قانون گرانش غلبه کرد، هوا پیمایی را درست کرده و به هر سمتی در آسمان پرواز میکند، چرا چون دقیقا مطابق با قانون هستی که بخش کوچک ان ( قانون گرانش ) بر اساس اطلاعات وارده شده به مغزش توسط عوامل پنچگانه فوق به این قانون غلبه کرده عمل و نتایج خاصی نیز در پی خواهد داشت.

 

وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ ۚ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ( و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید؛ و هر گونه نیکى که براى خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا باز خواهید یافت؛ آرى، خدا به آنچه مى‌کنید بیناست.) منبع: آیه ۱۱۰ سوره بقره.

 

وَلِکُلٍّ وِجْهَهٌ هُوَ مُوَلِّیهَا ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ ۚ أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ(هر کسى را جانبى است که بدان روى مى‌آورد. پس در نیکى کردن بر یکدیگر سبقت گیرید. هر جا که باشید خدا شما را حاضر مى‌آورد، که او بر هر کارى تواناست) منبع: آیه ۱۴۸ سوره بقره.

پس تا اینجا یاد گرفتیم که باور و ایمان به هرچیزی باعث احساسی نسبت به ان موضوع مد نظر می گردد، حال اگر این موضوع راجع به زندگی خودمان باشد یا راجع به ما حول مان که در حقیقت از ماحول مان زندگی مان شکل و رنگ بوی به خودش میگرد، پس بسیار مهم است که نسبت به چه باور و ایمان داشته باشیم زیرا این باور و ایمان باعث تعیین اهداف و راه زندگی مان خواهد شد، دقیقا باور داشتن به هرچیزی چه نیک و چه بد باعث کیفر و پاداش در این زندگی و بعد از این زندگی میگردد. باور منشاء زندگی ماست.

مراجعه به بخش اول قانون جذب

یک پاسخ به “کاربرد قانون جذب در اقتصاد و زندگی (بخش دوم)”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *