زمان چیست؟

فردا کجاست؟

در حقیقت ما در دنیا زندگی میکنیم نیازمند بعضی از تعاریف برای سهولت در زندگی هستیم، تا بوسیله ان تعاریف بتوانیم زندگی را کمی بهتر و مطبوع تر مدیریت کنیم پس نیاز به این داشتیم که تا وسیله برای سنجش بودن مان در این کره خاکی داشته باشیم و این چنین بود که زمان را اختراع کرده و شدیدا به ان پایبند شدیم
اشتراک گذاری
07 جوزا 1403
297 بازدید
نویسنده : ن آرین
منبع : www.navid.win

ما همیشه در تمام گفتگو های رزوانه مان از این جمله بیشترین استفاده را میکنیم که فردا یا مثل اگر قرار است کاری را انجام بدهیم و باید انجامش بدهیم، خیلی راحت انرا به فردا محول میکنیم و لحظه و اکنون مان را به شکلی خوش میگذرانیم یا حداقل از درد انجام کاری که به فردا موکول کردیم فعلا در امانیم تا فردا.

حالا سوال اینجاست که واقعا فردا کجاست؟؟

اول اینکه باید برگردیم به اینکه اصلا چرا زمان را به عنوان یک قرار داد اختراع کردیم؟

و اصلا چرا ازاین وسیله قرار دادی که خود مخترع ان هستیم استفاده میکنیم؟

در حقیقت ما در دنیا زندگی میکنیم نیازمند بعضی از تعاریف برای سهولت در زندگی هستیم، تا بوسیله ان تعاریف بتوانیم زندگی را کمی بهتر و مطبوع تر مدیریت کنیم پس نیاز به این داشتیم که تا وسیله برای سنجش بودن مان در این کره خاکی داشته باشیم و این چنین بود که زمان را اختراع کرده و شدیدا به ان پایبند شدیم؛ تا به وسیله زمان که خود مخترع ان هستیم بتوانیم مقدار بودن مان را در این کره خاکی بسنجیم، حالا که این وسیله یعنی زمان را برای سهولت برای امور زندگی مان اختراع کردیم، پس فردا در کجای این زمان قرار دارد؟

جالب است که بدانیم هیچ فردای وجود ندارد، هرچی است هم اکنون است و همین لحظه، لحظات که نفس میکشیم و برای زندگی قدم ور میداریم و گاهی که این قدم ها و اعمال که برای نفس کشیدن برای زنده بودن و زندگی انجام میدهیم تاقت فراسا یا تحمل انها سخت میشود، در این لحظه است که از اصطلاح به اسم فردا استفاده میکنیم تا درد اکنون مان را نسب به عمل که باید انجام میدادیم کمی قابل تحمل تر و کمتر کنیم.

و شاید میشود گفت عدم اگاهی مان از زمان که لحظه در آن زندگی میکنیم باعث بوجود آمدن اصطلاح مثلا فردا یا بعدا شده است، ولی اگر کمی عمیق و علمی به مسله نگاه کنیم در حقیقت ما در یک  دایره قرار داریم که دایم به دور خودمان میچرخیم واین چرخش در این دایره که علما اسمش مدار میباشد به صورت به نهایت ادامه دارد، یعنی ما به عنوان انسان و یک موجود زنده در مدار که به شکل بی نهایت ادامه داره قرار داریم. و در این مدار هیچ فردای یا اینده وجود ندارد.

فقط تنهای چیزی که میتوانیم به ان به صورت علمی استناد کنیم مسله درک و فهم مان از لحظه ی است که در آن به سر میبریم، و این درک و فهم در لحظه نیز نسبت به هر فردی کاملا متفاوت میباشد، و برای اینکه به اتخاد ادارک برسیم نیاز به این بود که وسیله برای درک و فهم مان از لحظه مان را به شکل واحدی در بیاریم که ان واحد اسمش زمان است.

خوب پس فردا یک اصطلاحی است که بخاطر وحدت درک از لحظه ی که در ان زندگی میکنیم خود بوجود آوردیم، و حالا اگر کاری را به فردا محول میکنیم چه اتفاق رخ میدهد؟؟

درعلم روانشناسی کاری که امروز باید انجام شود و انرا به فردا محول میکنیم ” اهمال کاری می گویند” حالا چرا ما اهمال کاری میکنیم؟ همان طوریکه در اول این مقاله ذکر شد، اهمال کاربه حداقل به دو دلیل صورت میپذیرد، اول اینکه باید بدانیم تمام انسانها به طرز عجیبی تنبل هستیم، دوما اینکه همه انسان به طور شگفت انگیزی خوشگذارنیم، حالا اگر کاری به فردا محول میشود از این دو دلیل که ذکر شده نشات میگرد.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *