راز بچه پولدار چیست؟
دنیا مدرن امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند سرمایه برای تهیه زرق و برق زندگی میباشد، و این امر زمان خیلی در چشم مان مهم و ارزنده جلو میکند که افراد بسیار کم سن و سال یا حتی خیلی بی تجربه تر و بی علم و دانش تراز آنکه ما گمان میکنیم به سرمایه های عظیمی دست یافته است و اصطلاحا بچه پولدار شده است.
حالا راز این کار در کجاست که افراد بسیار کم سن و سال ثروت های بزرگی را بدست اورده یا آنها را مدیریت میکند؟؟؟ در ذیل به عوامل این مسله میپردازم.
- خانواده: از انجاییکه خانواده مهد پرورش افکار و دیدگاهمان را شکل میدهد در هر امری نقش اساسی دارد، اگر خانواده ی باور مثبت و درست نسبت به پول و پولدار ها داشته باشد قطعا این موضوع در تربت و نوع تفکر فرزندانش نسبت به موضوعات مالی انتقال یافته و فرزندان به نسبت موفق تر نسبت به خانواده های که تفکر نادرست مالی و اقتصادی دارد خواهند داشت. یاد تان باشد نگفتم خانواده پول دار فرزند پول دار تربیت میکند، بلکه گفتم خانواده های که تفکر مالی و اقتصادی درستی داشته باشد فرزندان موفق در امور مالی به بار خواهد آورد، گاها استثنا های نیز وجود دارد.
- جامعه: رکن اساسی تفکر یک فرد را بعد از خانواده جامعه شکل میدهد، اگر جامعه نسبت به موضوعات مالی و افراد که در آن جامعه پولدار به حساب میایند دید منفی داشته باشد، قطعا این نوع تفکر روی افکار سایر اعضا آن جامعه تاثیر گذار خواهد بود حتی اگر افراد رغبت و میل برای داشتن ثروت داشته باشد، ولی هنوز ترمز یا چاله فکری بزرگی برای عدم آن نیز دارد، که این موضوع باعث دو گانگی در فرد گریده و باعث میشود که همچنان فرد در موضوعات مالی و اقتصادی موفقیت خاصی را کسب نکند.
- خود شناسی: مسله خود شناسی موضوع نیست که به کسی پنهان باشد، خودشناسی در تمام کتب مقدس ادیان از اسلامی گرفته تا هندویسم در ان تاکیدات فروان شده است، که گاها خود شناسی را برابر به خدا شناسی نیز تعبیر کرده است، اما خودشناسی در موضوعا مودر بحث مان که عبارت اند از موضوع مالی و اقتصادی است به این معنی میباشد که فرد توانانیهایی که در وجود و ذات وی نهفته است را میشناسد وبه سادگی انها را دنبال میکند، این موضوع میتواند با موفقیت مالی ختم شود و فرد مد نظر در مدتی بسیار کم به مقصد مالی خویش برسد. مثلا کسیکه ذاتا روابط عمومی بالایی دارد و به سادگی میتواند با افراد رابطه قرار کند، بسیار موفق تر از فردیست که در بر قرار کردن روابط با سایر انسانها دچار تردید و یا اختلال است.
- انگیزه و هدف: حتما این اصطلاح را شینیده اید که میگویند تیر در هوا پرتاب کرد یا تیر در تاریک انداخت! این برای زمانی است که افراد هدف و انگیزه خاصی برای انجام یک کاری نداشته باشد، که اکثر در جامعه ما با چنین افراد سر و کار داریم که اهداف مشخص و واقعی ندارد بلکه بیشتر در توهم به سر میبرند. اگر کسی به دنبال موفقیت مالی و اقتصادی باشد به راستی باید این هدف را به عنوان هدف اصلی خویش انتخاب کرده و سپس بهایی رسیدن به این هدف را نیز بپردازد زیرا بدون عمل گنج بدست نیاید، که متاسفانه تقریبا به نود و دو درصد افراد در جامعه یا هدف ندارد و اگر دارد اهداف شان توهمی و به دور از واقعیت های عینی جامعه مد نظر میباشد، مثلا بدست اوردن فلان مقدار پول در مدت یک شب یا یکماه، در حالیکه کسانیکه اهداف مالی واقع ببینانه دارد میداند که موضوعات مالی شبیه به دانه تسبح است باید دانه به دانه جلو رفت و انها را تصاحب کرد در غیر ان اهداف مد نظر محقق نمیشود. یا به این فکر هستند که به محض داشتن یک رویا بزرگ مالی آنرا میشود بدست آورد، یا کسانیکه اهل کمی مطالعه باشد برای تحقق اهداف مالی شان سراغ کتب زرد، که معمولا کار این کتب تزریق انگیزه غالبا کاذب است میرود و خودشان دست به عمل نمیزند در نتیجه در عرصه مالی و اقتصادی نه تها موفق نمیشود بلکه نسبت به دیروز ضعیف تر و فقیر تر نیز میشود، پس باید اهداف که انتخاب میکنیم واقعا بینانه همراه توام با عمل و به دور از توهم و خیالات باشد. و این هداف باید اهداف واقعی و درون مان باشد نه برای پز دادن و رو کم کردن اطرافیان یا اقوام و خویشاوندان مان.
- تخصص و مهارت: حتما شینده اید که کشاورز یا دهقانی که مهارت خوبی در کشاورزی دارد در هر شرایط و اب هوایی محصولی بیشتر نسبت به دهقان و کشاورزان کم تجربه برداشت خواهد کرد، دنیا امروز از هر جهتی تخصصی شده است و این امر هر روز بیشتر از دیروز هویدا میگردد، اگر فرد به درستی دوران مکتب و مدرسه خویش را گذارنده باشد وبعد ازآن بدرستی دانشگاه مربوطه را به درستی طی کرده باشد، مهارت لازم را برای ادامه مسیر زندگی کسب کرده و این مهارت کسب شده منبع خوبی مالی و اقتصادی برای این فرد و خانواده او خواهد بود، باید گفت که این مهارت در هر سطحی میتواند قابل استفاده باشد و در هر رشته ای، چون دنیا امروز به شدت به انسان های ماهر نیازمند است پس مهارت میتواند فرد را به زودی صاحب پول کند.
خلاصه: اگر در خانواده که نسبت به مسایل مالی تفکر مثبت و درست دارد، به دنیا امده اید که قطعا مبارک تان باشد، اگر این خانواده خود نیز در مسایل مالی سر آمد هستند پیس نیاز به مشاور ندارید و انها مشاوران خوبی در عمل هستند و از انها برای مقاصد مالی تان کمک بگیرید. اگر چنین نیست حتما در زمینه امور مالی مطالعات اساسی داشته باشد و نیز از یک مشاور مالی حرفه ی در موضوعات و تصمیم گیری های مالی تان کمک بگیرید.
اگر در جامعه مثل افغانستان یا ایران یا سایر کشور های همسایه زندگی میکنید، مطمین باشید که شما نسبت به موضوعات مالی از جامعه نیز درسهای بسیار غلطی را به صورت نا خود آگاه آموخته اید مثلا “دنیا میگذرد چی پولدار باشی و پی بی پول” اگر چنین باوری های داشته باشید بدون حذف این باور های به شذت غلط به فکر پولدار شدن و بهتر شدن مسایل مالی تان نباشید، پس حتما نیاز دارید که مسایل مالی را از بیخ و بن یاد بگیرید و تمام باور های قبلی را از ذهن مبارک پاک کنید.
یاد تان باشد که داشتن اهداف مالی نه تنهایی شیطانی نیست بلکه عین دین داریست، زیرا وقت شما پول داشته باشید بیشتر میتوانید کارهای خیر و کمک به نیازمندان و زیر ساخت های جامعه بکنید که باعث ثواب و بارها در قران به ان تاکید شده است میشوید. پس حتما یک هدف واقعی مالی داشته باشید.
حتما در زمینه مودر علاقه و رشته خود مهارت لازم و خوبی را کسب کنید زیرا مهارت باعث بالندگی شما میگردد، مثلا اگر نجار هستید تلاش کنید که بهترین نجار شهر یا محل تان باشید، اگر دکاندار هستید تلاش کنید صادق ترین و بهترین دکاندار محل یا شهر تان باشید، اگر ملا یا سخنران هستید باید بهترین در آن زمینه باشید، اگر مهارتی ندارد در اولین فرصت یعنی هم اکنون شروع به مهارت اموزی کنید.
ن آرین.
دیدگاهتان را بنویسید